اولین مهد کودک
بلاخره روزهای آخر خانه داری و با بچه ها بودن داره سپری میشه. به خاطر نگرانی در خصوص وابستگی پرهام و جدایی اون از من و گذراندن نیمی از روز در مهد ، به ناچار از ۲۰ شهریور پرهام جون را به مهد گلهای ایران در خردمند به مدیریت خانم کاشفی بردم . از روزی ۱۰ دقیقه شروع کردیم تا به امروز که یه هفته گذشته به ۶ ساعت رسید. خدا را شکر به هر سختی که بود به لطف خدا پرهام هم همراهی کرد و کم و بیش با مهد کنار آمده. ولی برای خودم خیلی سخته . انگار تیکه ای از قلبم را جدا کردم . خدایا هم پرهام و هم پارسا را به خودت میسپارم ...